۱۳۸۹ مرداد ۱۷, یکشنبه

نوری


نوری می خواند

در خالی جام ها

صدایش می پیچد

در برگ های پیچک

از کنار قاب عکس مان می گذرد

و در قلب ما می نشیند.


غمگینم

نوری می خواند

خیابان پر از اشرفی ست

نسیم

پنجره ای باز می کند.


شادم

نوری می خواند

برای تولدم،
عروسی
و مرگم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر